نیکینیکی، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 25 روز سن داره

شکمو

یه چیز جالب

نی نی ما  با صدای  سشوار و جاروبرقی آروم می شه  دکترش گفته به خاطر این که   در دل مادر  صداهایی   مانند این صداهامی آید  وبه خاطر همین نی نی کوچولو ی ما  وقتی این صدا را می شنوه  احساس امنیت می کنه و آروم می شه ...
16 آذر 1390

نام های ایرانی

آبابا:نام ملکه ی سکایی:دختر آتیس:نام فرشته ی نگهبان گیاهان:دختر آرتا:از نام های مقدس به معنای شاد وسر افراز:پسر آرا:امر به آراستن:پسر آزالیا:درختچه ای با گل های سفید وقرمز:دختر آسا:آرامش وآرایش:دختر آساره:ستاره :دختر آسایا:سایه :دختر آلا:سرخ کم رنگ:دختر آسو:افق،روشنایی:دختر آندیا:همسر بابلی اردشیر اول هخامنشی:دختر آنیا:از نام های رایج:دختر آوه:نام یکی از سرداران سپاه کیخسروکیانی:پسر ارتا :راستی و درستی:دختر ارتان:راستگو:پسر  ارشان :نام پسر اردشیر سوم:پسر ارنا:نام درختی در جنگل های ایران :پسر الیکا:نام پرنده ی کوچک در مازندران :دختر الینا:نام روستایی در رودبار:دختر ...
16 آذر 1390

من اومدم

  صبح بابام و مامانم و مامان بزرگ هام رفتن به بیمارستان  بعد از مدتی  ساعت  هشت و بیست دقیقه  من به دنیا  اومدم  ساعت دو و نیم که شد  عمه هام و خالم ودختر عمه هام و فامیلامون اومدن بیمارستان  دیدن من
4 تير 1390

خانواده ی من

سلام  بچه ها می دونید اسم من چیه  نیکی من این روزها خیلی خوشحالم چون قراره 15 روزدیگه بیام و دنیایه شما رو ببینم خیلی   دوست دارم بدونم  اونجایی که شما زندگی می کنید چه جوریه   فقط می دونم  خانواده ی خیلی خیلی خوبی دارم  یه بابایه خیلی خوب و  یه مامانه  دلسوز و مهربون وسه عمه ی دوست داشتنی وخاله ای مهربون  دو تا مادربزرگ مهربون و شیرین زبون مامان بزرگ بابام هم خیلی مهربونه حالا شد سه تا مادربزرگ دوتا هم دختر عمه ی کوچولو که من رو خیلی  خیلی دوست دارن این بود خانواده ی من   ...
28 خرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شکمو می باشد